- سیه چادر
- خیمه های سیاه رنگ که کولیان و صحرا نشینان در دشت و صحرا برای سکونت بر پا کنند سیاه خانه
معنی سیه چادر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خیمه و خانه مردم صحرا نشین
((دُ))
فرهنگ فارسی معین
چادر سیاه، خیمه هایی تیره رنگ که صحرانشینان و دامداران در صحرا برای خود برپا می کنند، سیاه خیمه، سیاه خانه
خیمه های تیره رنگ که صحرا نشینان و دامداران در صحرا برای خود برپا می کنند، سیاه خیمه، سیاه خانه، سیه خانه، چادر سیاه
آن که رنگ چهره اش تیره باشد سیاه توه
سیاه چرده، برای مثال آن سیه چرده که شیرینی عالم با اوست / چشم میگون لب خندان رخ خرّم با اوست (حافظ - ۱۳۴)
ماهیی از نوع بال که دارای سری سیاه و پیه بسیار است
گودالی که گناهکاران را در آن نگاه دارند
سیاه سر، آنکه یا آنچه سرش سیاه باشد، کنایه از زن بیچاره و بینوا، کنایه از قلمی که سرش را در مرکب زده باشند
سیاهکار، بدکار، گناهکار، فاسق، ستمگر، ظالم، بیدادگر، جبّار، ستمکار، گرداس، جائر، ستم کیش، ظلم پیشه، جفا پیشه